امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 17 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

پسر سرما،امیرحسین جعفرزاده

خاطرات امیرحسین جعفرزاده

صدمه ديدن امير

1393/7/27 21:01
نویسنده : مامان ناظره
167 بازدید
اشتراک گذاری

چشم بد از تودور بشه الهي...محبت

شما ديروز ازمدرسه اومدي وگفتي زنگ تفريح خوردي زمين

وقتي لباست روزدي بالا خيلي هول كردم

خوشبختانه زخم خيلي عميقي نبود ولي شماترسيده بودي

دوستات گفته بودند بري دكتر...تاشب هي ميگفتي عكس بگير براي دايي بفرست تابرام داروبده

منم كمي روغن ماليدم وقرص سرماخوردگي دادم...

امروز صبح زنگ زدم مدرسه وبامديرتون آقاي نادري صحبت كردم

گرچه قبول نميكرد ولي قول دادبررسي كنه وكنار درختها كه عامل زخمي شدن شمابود رودرست كنند تابچه ديگه اي آسيب نبينه.

نيم ساعت بعدتماس من ازمدرسه زنگ زدند ومعذرت خواهي كردند.

مديرت زخم روي سينه شماروديده بود.

خلاصه باباجون هم كه اومده بودمدرسه براي گرفتن عكسها كلي ازاون معذرت خواهي كردند

ولي خدا خيلي به شما رحم كرد.

هميشه سالم باشي

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

بابای ملیسا
27 مهر 93 21:06
با سلام . ضمن تبریک بخاطر وبلاگ زیباتون ، وبلاگ ملیسا خانم ، دختر بابایی ، با عکسهای جدید سفر به اصفهان به روز شد . خیلی خوشحال می شیم اگر تشریف بیارید و با گذاشتن یه یادگاری ، دنیای قشنگ و معصومانه دخترم رو زیباتر و دلنشین تر کنید . منتظر شما هستیم.
m
27 مهر 93 22:23
سلام مطلب رمز دارم خاطرا ت خودمه
m
27 مهر 93 22:24
خدا بد نده اشالا زودي خوب بشه
مامان زهرا
28 مهر 93 8:03
انشالله هرچه سریعترخوب میشه