نگراني ماماني وبقيه
عزيزدلم
وقتي عكس شماروفرستادم دايي ببينه ...
خاله هاهم متوجه شدند وهمه زنگ زدند كه چي شده ...
ماماني حسلابي نگران شد.
چند روزهم ميشه كه اونجا نرفتي...
خلاصه بين گروه خانمها بحث داغي درخصوص برخورد بامدرسه ونياز به تذكر انجام شد
خلاصه حسابي همه نظر وپيشنهاد دادند.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی