وقتی تونستی بشینی...
عزیز مامان
کم کم بزرگ میشی وبه هفت ماهگی که رسیدی 7500گرم شدی ،خانم دکتر میگفت چون خیلی بلا شدی زیاداین ماه وزن نگرفتی (ازاین ماه برات سرلاک شروع کردم ولی اصلابهش دهن نزدی وهمه رو بازبونت میریختی بیرون )ازاول این ماه مامانی برات حریره بادوم ،فرنی ویکی دوقاشق سوپ درست میکنه وخیلی خوشمزه میخوری.
نذرکرده بودم برای سلامتی شمایک سفره صلوات پهن کنم وهمسایه ها وخاله وعمه ها هم بودن.همیشه سالم باشی.
یواش یواش میتونی به تنهایی بشینی.تابه پشت می خوابونمت ،برمی گردی وروی شکم به جلوخودت رومی کشی.تندتندبزرگ میشی و این عمر ماآدمهاست که به چشم بهم زدنی میگذره وفکر میکنم کی باید درمورد دامادشدن توفکرکنم....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی