امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 17 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره

پسر سرما،امیرحسین جعفرزاده

خاطرات امیرحسین جعفرزاده

وقتی مامان وباباازکربلا اومدن

1391/9/3 12:16
نویسنده : مامان ناظره
174 بازدید
اشتراک گذاری

پسرخوبم

          

اواخردیماه1390 ماازکربلا برگشیتم.

شماره پروازمون اشتباه اعلام شده بود وما زودتر رسیدیم تاشمابیاین نمازظهروعصرروخوندیم

شما وبابایی ومامانی نفر آخربودین که رسیدین بایک دسته گل قشنگ ...

اومدی بغل مامان باتعجب منونگاه میکردی وآروم اشک میریختی...

دلم برات خیلی تنگ شده بود ولی مجبور بودم تنها برم اگر میومدی به شماسخت میگذشت...

دستت درد نکنه پرده ای که برامون نوشته بودی خیلی زیبا بود...

اونجاکه بودم دلم براتوتنگ شده بود

                                               اینجاکه رسیدم دلم برای حرمهای باصفا...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)