امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 17 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

پسر سرما،امیرحسین جعفرزاده

خاطرات امیرحسین جعفرزاده

رفتن خاله وسینا

1393/6/7 16:36
نویسنده : مامان ناظره
108 بازدید
اشتراک گذاری

عشق مامان

خاله جون باسينا به ژنوبرگشتند.خطا

ماشب خونه ماماني مونديم.

شماخوابيدي وفرودگاه نبرديمت خواب آلود

بابايي پيش شماموند.

سينا كلي بغل همه گريه كرد.غمگین

دعاكن مامانش زودترخوب بشه .

خدايا همه مسافرين روحفظ كن...آمين...متنظر

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان امیرعلی
8 شهریور 93 9:35
سلام عزیزم خوبین؟ماشاالله چه همه اتفاق افتاده براتون.... ایشالا آقاتون همیشه خوب وسلامت باشن در کنار خانواده مهربونشون.... وخداوند رحمت کنه آقا بزرگ تون رو.... ماشاالله کلاس فوتبال آقا امیرحسین جونم که به اتمام رسیده ..... ایشالا مدارج بالاتر عزیزم.... ه فدای توعزیزم
ابجی سجا
9 شهریور 93 14:34
اخي خاله رفتن بسلامتي ان شاءالله
ابجی سجا
9 شهریور 93 14:34
آمدن را از باد و باران بیاموز رفتن را از دل مـن.