آمدن خاله ها به ایران
عشق من
بالاخره خاله جونها باعمورضوان به ایران اومدن...
شماازصبح جمعه آروم وقرارنداشتی.
وقتی ساعت 1بامدادشماروصداکردم مثل فنرازجات پریدی وحاضرشدی.
توفرودگاهم کلی بالاوپایین رفتی تا اینکه ساعتحدود3خاله هارودیدی.
ازبغل فایزه جدانمیشدی.
ظهرهم بخاطرکلاس من رفتی خونه مامانی...
وقتی عصراومدم دیدم دست به گردن خاله فایزه کردی وخوابیدی...
آخه دیشب خیلی کم خوابیده بودی.
عکس درادامه مطالب......
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی