دعای پسرم
فرشته من
مامانو ببخش چون این چند وقت حسابی ازتو غافل شده...
معلمت میگه مدام تومدرسه ازمریضی شما صحبت میکنه وتمرکزش رو ازدست داده.
دیروز تودوره قرآن بابایی کلی کمک کردی
ولی قرآن نخوندی
شب که اومدیم خونه موقع خواب،اومدی بغلم وگفتی مامان برات دعا کردم تازود خوب بشی ودیگه گردنت با دستات درد نکنه.منم قول میدم همه کارات روبکنم ...
توتمام وجود منی.
قرص وداروهای منو جمع کردی تا خودت برام بیاری ومن فراموش نکنم.
قرارشده باهمدیگه سفره هفت سین بچینیم.
تصمیم گرفتم به خونه تکونی فکر نکنم وبیشتر مراقب خودم باشم تا فرشته کوچولوی من غصه نخوره.
خیلی دوستت دارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی