دیدن پدرجون
عزیزدلم
عیدقربان زهراجون رودعوت کردم وچون مامهمون داشتیم نتونستیم بریم دیدن پدرجون ...
برای همین روز جمعه رفتیم خونه عزیزجون وپدرجون
ناهار خورشت کرفس خوردیم
شماکلی شلوغ کاری کردی
عصرهم رفتیم دیدن عموی بابا که مریض بودن
شب هم رفتیم نی نی آقای کشاورز رودیدیم
خیلی روز شلوغی بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی