ترس از آینده
صحبتهای مادری درکلینیک توجهم روجلب کرد.
تغیررفتاروافت تحصیلی پسرش... باعث نگرانی مادر وتوجه به رفتارهای مشکوک پسرش شده بود .
وی ماده ای ازکیفش خارج کردکه درمیان جیب پسرش پیداکرده بود...
.
.
.
قطرات اشک مادرهنگامی که به اون گفته شداین مواد اعتیادآوراست مثل تلنگری بود برای من...
تلنگری بودبرای مراقبت بیشتر ازفرزندم...
خیلی کارسختی پیش روداریم.
واقعا آماده رویارویی بامشکلات اونهاهستیم...
خدایاخیلی سخته خودت حفظشون کن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی