امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 17 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره

پسر سرما،امیرحسین جعفرزاده

خاطرات امیرحسین جعفرزاده

ماهی

وبازهم هوسهای امیرگونه... بچه ماهی اندازه مورچه ونزدیک ۶۰ تا... بعد دوهفته فقط ۲۰ تاموندن وباغ وحش ما داره جور میشه ...
7 آذر 1399

زمین زعفرون

پسرم بالاخره تونستم زمین زعفرون روببینم پشت باغ عده ای ازکشاورزها زعفرون کاشتن خیلی منظره قشنگی بود طلای سرخ ...بسیار زیباست ...
7 آذر 1399

پشمک کوچولو

امیرم مرغ عشق گرفتیم...دوباره امتحان کنیم فرار از فوبیای پر نده پشمک کوچولوی سبز رنگ اومد شدمهمون خونه ما اول بادستکش نازش میکردی بعد باهمون حالت گرفتی دستت ویواش یواش باهم دوست شدین حالادیگه هی باید بگم ...بسه ولش کن ازدستت فرارمیکنه وجاش هم شده کنارگلدونهای من خیلی بلاست وهی میره سراغ برگهاش ...
7 آذر 1399

مبینا وزعفرون

پسرگلم جیگرخاله اومده بودخونه ما...بابابزرگش براشون زعفرون آوورده بودن اونم چندتامشت کرده بود تونایلون وباخودش آوورده بود تازه بهم یاد داد چطور پاکش کنم ...
7 آذر 1399