تقدیرنامه
بازدیدازبازارگل
استعلاجی
قشنگم بخاطر اینکه مریضی شما واگیرداره دکتر استعلاجی داد. شماتاجالا نمیدونستی استعلاجی چیه؟ وقتی من برگه روازدکتر گرفتم چندبارخوندی وهی ازمن سوال میکردی... اولین استعلاجیت مبارک ...
نویسنده :
مامان ناظره
21:07
مبتلاشدن به ابله مرغان
نازنین من شما ازروزشنبه خیلی بی اشتهاشدی ومدام ازدل درد شکایت داشتی. من فکرمیکردم بخاطر مسمومیته... اما امروزسه شنبه دیدم بدنت دونه های قرمز کوچولو زده وقتی میخواستی بری دوش بگیری دیدم روی شکم وپشتت بیشتره حدس زدم ابله مرغان باشه دوستت تازه خوب شده وبایدانتظارشو می داشتیم. خلاصه رفتیم دکتر ومشخص شد کلی غصه خوردی که چرا بدنت اینجوری شده؟چرانمیتونی مدرسه بری؟کی قراره پیشت بمونه... الهی من فدای تو بشم. زودخوب شو. ...
نویسنده :
مامان ناظره
21:05
مسمومیت پسرم
عزیزدلم شما جمعه سحر ازدل درد بیدارشدی ... حالت خیلی بدبود ومدام ازدل درد به خودت میپیچیدی. وقتی شمارورسوندیم دکتر به شماسرم زدند. کلی گریه کردی واذیت کردی تاراضی شدی به دستت سرم وصل کنند. خدایا همه مریضهاراشفابده ...
نویسنده :
مامان ناظره
19:38
تولد مامان
عزیزم ۲ اسفندتولدمامان بود. شما وقتی باباجون گل وشیرینی گرفته بود کلی گریه کردی... میخواستی خودت منو غافلگیرکنی وکادوبرام نگرفته بودی. خلاصه خیلی منوبابارواذیت کردی. امان ازشیطنتهای تو... ...
نویسنده :
مامان ناظره
19:26
زیارت امام رضا
پسرم شما ازطرف مدرسه با معلم ودوستانت رفتیدزیارت... نمازوقران خوندیدوکمی شیطنت... خیلی بهتون خوش گذشته بود. زیارت قبول مرد من ...
نویسنده :
مامان ناظره
23:10
کارنامه پسرم
عزیزترینم کارنامه شمارو دادند ومثل همیشه بهترین هستی. ارزومندم درتمام مراحل زندگی موفق وموید وپیروزباشی. دوستت دارم. ...
نویسنده :
مامان ناظره
22:00
تقدیرنامه
قشنگ ترینم وقتی من تهران بودم به شمابخاطر موفقیت در درسها واخلاق تقدیر نامه دادند. وشما ازباباجون خواستی عکسش روبرام بفرسته تاجایزه بگیرم. من وبابا برای شما سه تار خریدیم. خیلی دوستش داری وعاشقانه به تارهاش دست میزنی. دوستت دارم ...
نویسنده :
مامان ناظره
21:53