امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 17 سال و 2 ماه و 16 روز سن داره

پسر سرما،امیرحسین جعفرزاده

خاطرات امیرحسین جعفرزاده

عیدغدیرمبارک

علی معنای دریا درکویر است نفوذش درعدالت بی نذیراست من ازهرکاروان این راشنیدم مسیرعشق قربان تا غدیر است امسال عید غدیر ما خونه بابایی بودیم شما ازهمه عیدی گرفتی  کلی مهمون داشتن وما ساعت 2تونستیم بریم دیدن آقاجون اونجا هم خیلی شلوغ بود ناهار خونه مامانی بودیم وچون قراربود مهمون بیاد خونمون ساعت 4 اومدیم خونه مهمونهای ما کمی دیر اومدن و چون باباجون خوابید ما نتونستیم بریم دیدن عموها گرچه ناراحت شده بودن ولی از اونا عذر خواهی کردم انشا... سایه بزرگترها همیشه ودر تمام اعیاد بالای سر ما باشه   ...
26 آبان 1392

نقاشی وبلاگ امیر

عزیز من   شما هروقت من پای وبلاگ شما میام اصرار داری که آدم برفی روببینی بالاخره یک روز نشستی واز روی اون نقاشی کردی خیلی قشنگ کشیدی منهم برات گذاشتم توی وبلاگت گرچه کیفیتش کمی پایینه دستت درد نکنه. ...
26 آبان 1392

عشق پرسپولیس

پسر ورزشکار من شما علاقه زیادی به فوتبال ورنگ قرمز داری چون پرسپولیس رنگ لباسش قرمزه شما طرفدار دوآتیشه اون تیم شدی. برای همین باباجون رفته برای شما لباس ورزشی قرمز خریده... قراره شنبه ها با هم برین ورزشگاه... البته اگر باباجون وقت کنه... راستی شما یکشنبه ها ازطرف مدرسه میرین سالن کارگران .فلکه فردوسی ... وقتی میای خونه کلی ازگل زدنهات تعریف میکنی... دوستت دارم عزیزم ...
26 آبان 1392
1